چه‌‌گونه می‌توان دوستدار کودک بود

پیش‌گیری از فشار عصبی

مترجم: زیبا لطیفیان

چه‌گونه سرپرستی هستيد؟

پدر و مادر شدن يعني ديدن اولين خنده‌ي كودك و كمك كردن به او براي گرفتن چيزها در مراحل اوليه، يعني لذت بردن از بازي‌هاي كودكانه‌، ديدن پرت كردن چيزها و حتي ديدن اوقات تلخي كودك‌ هنگام خريد از فروشگاه‌ها.

کودکان در همه‌ي سنين به مقدار زياد انرژي و صبر والدين خود نياز دارند. گاهي حتي بيش‌تر از آن‌چه كه شما احساس كنيد لازم است به آن‌ها انرژي بدهيد.

در عين حال شما بايد مراقب خود نيز باشيد. گاهي هماهنگي بين اين دو بسيار مشكل است.

شايد وقتي كاملاً حاضر هستيد كه براي خريد بيرون برويد، در مي‌يابيد بايد پوشك كودك‌تان را عوض كنيد و يا كودك 6 ساله‌ي شما نمي‌خواهد از صحبت كردن درباره‌ي خريد وسيله‌اي كه شما از عهده‌ي آن برنمي‌آييد، دست بردارد. سپس شما از اين كه سرپرست كاملي نيستيد احساس گناه مي‌كنيد. در انتهاي روز، احساس خوش‌آيندي نداريد.

تأكيد مي‌كنيم كه همه‌‌ي والدين اين مشكلات را دارند. براي سرپرست بودن فقط يك راه وجود ندارد. کودکان در همه‌ي جامعه‌ها، مذهب‌ها و فرهنگ‌ها مي‌توانند با شادي رشد كنند. البته اگر به برآورده كردن نيازهاي اصلي آن‌ها چون عشق، دوست داشتن، امنيت و احترام به اندازه‌ي كافي توجه كنيم.

اگر والدين احساس كنند بيش‌تر وقت‌ها زندگي بدي دارند، بدون شك روبه رو شدن با نيازهاي كودكان‌شان براي آن‌ها بسيار دشوار است. بعضي از بزرگ‌ترها ممكن است عصبانيت خود را روي كودكان خالي كنند، يا حتي به خاطر مشكلاتي كه در زندگي دارند، آن‌ها را سرزنش كنند.

زندگي خانوادگي بدون فشارهاي عصبي وجود ندارد. والدين ايده‌آل، شايد همان خانم‌ها و آقاياني باشند كه در آگهي‌ها مي‌توان آن‌ها را ديد. پدر و مادرهايي كه گويي هيچ‌وقت سردرد ندارند و يا خسته نيستند. به ياد داشته باشيم كه داريم زندگي مي‌كنيم، قرار نيست هميشه نمايش بدهيم و قرار نيست يك آگهي تبليغاتي از خودمان ارايه دهيم، اما اگر احساس مي‌كنيد فشارهاي عصبي در زندگي شما خيلي زياد است، راه‌هايي براي كاهش آن و بهبود زندگي خود و فرزندان‌تان وجود دارد. والدين در ساختن شهروندان آينده نقش اصلي را بازي مي‌كنند. ما قصد داريم در اين مسير به شما كمك كنيم. ما مي‌دانيم همه‌ي والدين مي‌خواهند آن‌چه باشند كه مي‌توانند.

اين مقاله براي شناسايي و تشخيص نقاط فشار عصبي و هيجان در زندگي به پدر و مادرها كمك مي‌كند به‌اين ترتيب آن‌ها مي‌توانند بهترين راه را براي سرپرستي از كودكان خود پيدا كنند. اين نوشتار والدين را تشويق مي‌كند تا راه‌هايي را براي حضور کنار كودكان پيدا كنند.

 

دوران بچگي خودتان

ما ياد گرفته‌ايم كه مانند والدين خودمان باشيم. اين الگو شايد براي بسياري از ما  مفيد باشد، اما اگر الگوهاي بدي داشته باشيم، اين الگوها موجب تكرار رفتارهاي بد مي‌شود و ما هم آن‌ها را به كودكان‌مان انتقال می‌دهیم.

گاهي فقط چيزهايي را تكرار مي‌كنيم كه والدين‌مان انجام مي‌دادند. يادمان باشد كه مي‌توانيم از همان بدرفتاري‌ها درس بگيريم و آن‌ها را تكرار نكنيم.

مادري مي‌گفت: “پدرم هميشه من و برادر بزرگم را با هم مقايسه مي‌كرد. من از اين مقايسه خيلي غمگين مي‌شدم، قسم خوردم كه اگر بچه‌دار شدم، هرگز با آن‌ها چنين نكنم.”

بعضي از مردم رنج‌هاي دوران كودكي‌شان را به دوش مي‌كشند. آن‌ها ممكن است اين نوع احساس‌ها را بدون اين كه بخواهند به فرزندان، خود انتقال دهند. اين مهم است كه بدانيم اين احساس كودك درون ماست. قرار نيست همين احساس‌ها را به فرزندان خود منتقل كنيم. بعضي‌ها به اين دليل به كودك خود آسيب مي‌رسانند كه مي‌خواهند حق خود را از رفتاري كه والدين آن‌ها انجام داده است پس بگيرند.

 

زن برتر و مرد جديد

بسياري از والدين تحت فشار بعضي از احساس‌هاي خود هستند. به اين معني كه دوست دارند تمام مسؤوليت زندگي فرزندان به عهده‌ي خودشان باشد و براي آن‌ها مهم است كه همه‌چيز را در حد اعلاء انجام دهند. اغلب پذيرفتن اين كه ديگران نيز مي‌توانند قسمتي از اين كار را انجام دهند، براي‌شان دشوار است.

طبيعي است كه بازهم به ياد انواع آگهي‌هاي تبليغاتي بيفتيم كه زنان پرجاذبه، هم مي‌‌توانند در حرفه‌ي خود موفق باشند و هم آشپزهاي نمونه و هم مادري خوب براي فرزندان خود.

مرداني كه نقش‌هاي جديدي به آن‌ها واگذار شده است، مشكلاتي از همين دست دارند. يعني پس از تحمل فشار تأمين منابع مالي، بايد هم‌واره لبخند بزنند و سرويس‌هاي عجيب و غريب بدهند. تبلیغات نمونه‌هایی را ارایه می‌دهد که غیر واقعی است مانند پدري كه بعد از كار روزانه، فرزندان خود را به فلان شهربازي مي‌برد، يا از فلان فروشگاه (با لبخندي تا بناگوش) خريد مي‌كند.

پرداختن به اين نكته‌ها به‌اين سبب است كه تبليغات از نوع تلويزيوني آن نقش مصنوعي و غير واقعي از والدين را ارايه مي‌دهد و بسياري از والدين زير بار تبليغات خرد مي‌شوند.

 

شناخت فشار عصبي

فشار عصبي چيست؟

اگر اتفاق يا وضعيتي ما را ناراحت يا نگران كند يا اين كه زندگي هر روزه‌ي ما را در مسير غيرمطلوبي قرار دهد، مي‌گوييم كه از تنش، يا فشار عصبي رنج مي‌بريم.

 

علت فشار عصبي چيست؟

فشار عصبي( استرس ) بستگي به عوامل زير دارد:

–  چه‌‌گونه فردي هستيد؟

بعضي از مردم به نظر عادي، راحت و با اعتماد به نفس به نظر مي‌رسند. بعضي ديگر ممكن است بيش‌تر وقت‌ها احساس تنش يا نگراني كنند و اعتماد به نفس لازم را نداشته داشته باشند. به عبارت ديگر نوع آمادگي شما براي داشتن يا نداشتن فشار عصبي بسيار مهم است.

–  چه اتفاقي براي شما مي‌افتد؟

بعضي از اتفاق‌ها هست كه براي برخي افراد به نظر مشكل مي‌رسند. حتي رخ‌دادهاي خوش‌حال‌كننده‌اي مانند تولد يك نوزاد در خانواده يا ازدواج كردن موجب فشار عصبي مي‌شود، چه برسد كه اتفاق‌هاي غمگين كننده‌اي مانند شكست در يك رابطه يا بي‌كاري يا بي‌خانماني رخ بدهد. با اين حال معمولاً آن‌چه كه باعث فشار عصبي مي‌شود، از شخصي به شخص ديگر متفاوت است. يك اتفاق ممكن است براي فردي يك درس باشد و شخص ديگري همان رخ داد را يك خطر ببيند. براي بعضي از مردم اتفاق‌هايي مانند در رفتن جوراب در لحظه‌اي كه آن‌ را مي‌پوشند، ايستادن در صف اداره‌ي پست كه به نظر مي‌رسد هرگز كوتاه نمي‌شود، يا ماشيني كه نمي‌خواهد روشن شود و… يك رويداد ناگوار است. در حالي كه ممكن است براي ديگران اين موارد مسايل خنده‌داري باشند.

 

­  کودک شما چه‌گونه است؟

تعدادی از کودکان به طور عادي آرام و بي‌دردسر و بعضي از آن‌ها بسيار بدقلق هستند . يادتان باشد ممكن است كودك شما در بين خانواده‌اي ديگر بسيار آرام و يا بسيار بازيگوش به نظر برسد. در نهایت اين كه فشار عصبي بسيار نسبي است و براي هر فردي متفاوت است.

 

­  مسؤوليت‌هاي شما چيست؟

در زندگي چه قدر احساس مسؤوليت مي‌كنيد؟ آيا احساس مسؤوليت شما آن قدر هست كه احساس خفگي كنيد؟ شايد خودتان را مسؤول همه‌ي كارهاي خانه‌ يا خانواده‌تان مي‌‌دانيد. تصميم گرفته‌ايد چه‌گونه فردي باشيد؟

 

  • مردم اطراف شما چه‌گونه هستند؟

مردم اطراف شما چه گونه هستند؟ چه قدر با آن‌ها راحت هستيد؟ اگر در خانواده حامي‌هاي خوبي داشته باشيم، هميشه پذيرش هر اتفاقي آسان‌تر به نظر مي‌رسد. آيا شما توانسته‌ايد بين اعضاي خانواده، حامي‌هاي خوبي براي خود به وجود بياوريد؟ آيا رفتار شما به گونه‌اي هست كه ديگران از بودن در كنار شما لذت ببرند؟

تردیدی‌ نداريم كه توانايي شما روي شيوه‌ي‌ زندگي‌تان اثر گذار است.

آسان‌ كردن زندگي بستگي به چندين عامل مهم دارد كه مهم‌ترين آن‌ها خود شما هستيد. شما همه‌ چيز را نمي‌توانيد تغيير دهيد، اما حداقل چيزهايي وجود دارد كه مي‌توانيد انجام دهيد و دم دست‌تر از همه خودتان هستيد.

 

فشار عصبي چه‌‌گونه روي ما اثر مي‌گذارد؟

تنش و فشارهاي رواني از جنبه‌هاي مختلف روي مردم تأثير مي‌گذارد. فشارهاي عصبي موجب خستگي، دل‌گيري و بداخلاقي يا ترس مي‌شوند. بدتر از آن، مي‌توانند حمله‌هاي هولناك، بي‌خوابي و افسردگي‌هاي جدي به دنبال داشته باشند. فشار عصبي هم‌چنين مي‌تواند مشكل‌هاي جسمي مانند سردرد و ميگرن، آسم و اگزما را به وجود بياورد. بعضي از كارشناس‌ها فكر مي‌كنند فشار عصبي با آسيب رساندن به سيستم ايمني بدن، در ديگر بيماري‌ها مانند بيماري‌هاي قلبي و سرطان‌ها نقش مهم بازي مي‌كند. فشار‌هاي رواني هم‌چنين روي رفتارهاي والدين با فرزندان نيز تأثير گذار است. شما می‌توانید فشارهاي رواني را در زندگي كاهش دهند و صدمه‌هاي وارده بركودكان را كه موجب آسيب رسيدن به آن‌ها مي‌شود به حداقل برسانید.

 

چه مي‌توان كرد؟

  1. به رفتارتان توجه كنيد

چرا براي خود برنامه‌ريزي نمي‌كنيد؟ جدولي درست كنيد و اوقاتي را كه در آن عصبي يا خوش‌حال هستيد علامت بزنيد.

آيا لحظه‌هايي در روز هست كه شما احساس مي‌كنيد زياد كار كرده‌ايد و موجب شده است كه از دست فرزندان خود عصباني باشيد؟ اگر هست فكر كنيد كه شما چه‌طور مي‌توانستيد اين لحظه‌ها را راحت‌تر سپري كنيد.

 

  1. به ارتباط‌هاي خود توجه كنيد

مشكلات اساسي و جدي با شريك زندگي مي‌تواند اصلي‌ترين منبع فشار عصبي باشد. پذيرفتن مشكل‌هاي ارتباطي مستلزم وقت و انرژي زياد است. بعضي از والدين احساس مي‌كنند كه زندگي آن‌ها به خاطر فرزندان‌شان از دست رفته است، يعني به خاطر کودکان زندگي‌شان تباه شده است.

وجود مشكل در رابطه‌ها مي‌تواند سبب شود والدين احساس بي‌اهميتي و نااميدي كنند. اين موضوع بسيار حياتي است كه والدين اين احساس را به كودكان خود القا نكنند. اگر شما هم در روابط خود با همه و يا افراد ديگر مشكل داريد، مي‌توانيد اين را براي فرزندتان توضيح دهيد، اما بايد براي او روشن كنيد كه اوهيچ تقصيري ندارد. حتي او را وارد كشمكش‌هاي‌تان نكنيد. از فرزندتان بخواهيد كه خود را وارد مشكلات شما نكند چون انتظار نداريد او مشكلات‌تان را حل كند. پس به دقت به او گوش كنيد كه چه احساسي دارد و چه‌‌گونه فكر مي‌كند و اين كه چه ‌گونه هر تصميمي كه شما مي‌گيريد روي او تأثير گذار است.

 

 

  1. بين خانه و كار تمايز بگذاريد

بسياري از والدين به سختي مي‌توانند بين نيازهاي شغلي و نيازهاي فرزندان خود تعادل برقرار كنند. براي فرزند دير آمدن، يا زياد كار كردن خود را توضيح دهيد و به او اطمينان دهيد كه حتماً به خانه برمي‌گرديد. هميشه اجازه دهيد كودك‌تان بداند كه او براي شما مهم‌تر از كار است و به دل‌واپسي و نگراني‌هاي او گوش دهيد.

اگر نگرانيد كه كار شما بر فرزندتان به عنوان يك والد خوب تأثير بدي مي‌گذارد، شايد احتياج باشد كه به دنبال راهي بگرديد تا بين كار و زندگي تعادل برقرار كنيد. شايد بتوانيد از كارفرماي خود براي تغيير در شغل‌تان، درخواست كنيد. يا اين كه بخواهيد يك كار پاره وقت و يا يك همكار پيدا كنيد. به خاطر داشته باشيد كه دوران کودکی در يك زمان كوتاه به پايان مي‌رسد و از دست مي‌رود و شما به هيچ وجه نمي‌توانيد آن را دوباره بازگردانيد.

 

  1. پذيرش بي‌كاري

بي‌كاري مي‌تواند براي گروهي از والدين سببی باشد كه آن‌ها اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و درباره‌ي وضعيت مالي و آينده‌ي خانواده نگران شوند. اگر شما هم فكر مي‌كنيد خستگي‌ كار و مشكلات محل كار خود را به فرزندان‌تان منتقل مي كنيد نياز به مشاوره و پشتيباني داريد.

 

نگراني‌هاي مالي

اگر شما به خاطر پول نگرانيد و يا اين كه از جايي كه در آن زندگي مي‌كنيد راضي نيستيد، همين دو مورد مي‌تواند فشارهاي رواني براي شما داشته باشد. والديني هستند كه در اين وضعيت بسيار عصباني مي‌شوند، شايد آن قدر دلواپس و نگران هستند كه از نيازهاي فرزندان خود غافل مي‌شوند. متأسفانه هيچ عصاي سحرآميزي نيست كه كسي آن را تكان دهد و مشكلات را حل كند. با اين حال بعضي پله‌هاي مثبت براي حركت شما وجود دارد. فقط لازم است اين راه‌ها را پيدا كنيد.

 

 

 

توجه:

به خاطر بسپاريد كه بزرگ‌ترين چيزي كه فرزند شما احتياج دارد عشق است و کودکانی كه مورد عشق و محبت و احترام هستند، اغلب در بزرگ‌سالي افرادي متعادل خواهند بود.

 

چند فشار عصبي قوي

از هيچ پدر و مادري نمي‌توان انتظار داشت كه در همه حال خون‌سرد و منطقي باشد. گاهي کودکان رفتارها و تقاضا‌هاي متفاوتي دارند. در اين جا ما درباره‌ي وضعيت‌هايي كه سبب فشارهاي رواني والدين مي‌شوند و آن چه كه آن‌ها مي‌توانند درباره‌ي خودشان انجام دهند صحبت مي‌كنيم.

 

  • او نمي‌خواهد از گريه كردن دست بردارد

گاهي گريه‌هاي نوزدان پايان ندارد و موجب عصبانيت شما مي‌شود. فقط يادتان باشد كه گريه‌ي كودك بهترين راه براي شناخت نيازهاي اوست. اگر كودك بي‌هيچ دليلي گريه مي‌كند، کارهای زیر را انجام دهید:

–  او را در آغوش بگیرید و راه برويد،

– او را نوازش كنيد،

–  آواز بخوانيد،

–  ببينيد چه چيزي او را ناراحت كرده است. لباس‌هايش را وارسي كنيد،

–  كمي به او آب بدهيد،

–  آرامش خود را حفظ كنيد،

–  اگر کودک شما گريه‌اش متوقف شد، فوري او را به گهواره‌اش بازنگردانيد،

–  شايد اصرار داريد او حتماً بخوابد. در حالي كه او كم‌تر از آن‌چه شما فكر مي‌كنيد به خواب احتياج دارد.

 

 

  • آن چه من مي‌خواهم انجام نمي‌دهد

بسياري از پدر و مادر‌ها از نافرماني فرزندان‌ خود گله مي‌كنند

– تلاش كنيد بفهميد چرا او كارهايي كه شما مي‌خواهيد را انجام نمي‌دهد،

–  آيا آن چه را كه شما مي‌گوييد فهميده است؟

–  روي درخواست‌هاي مثبت بيش‌تر تمركز مي‌كنيد يا منفي؟

–  شايد مشغول انجام كار مهم‌تري است و يا به موضوع جالب‌تري فكر مي‌كند.

 

  • آن‌ها هميشه جر و بحث مي‌كنند

بسياري از والدين از اين‌كه فرزندان‌شان زياد با هم دعوا مي‌كنند، وحشت‌زده مي‌شوند و فكر مي‌كنند  آن‌ها مانند ديگران چيزي ياد نمي‌گيرند.

– کودکان نياز دارند كه ياد بگيرند چه‌گونه تفاوت‌هاي‌ خود را درك كنند. بنابراين تلاش نكنيد هنگام به وجود آمدن اختلاف بين آن‌ها پادرمياني كنيد.

–  اگر شما دو يا چند فرزند داريد تلاش كنيد راهي را بيابيد تا به هريك از کودکان وقتي را اختصاص دهيد.

–  كتاب با خشونت كودكان چه بايد كرد، از مجموعه كتاب‌هاي مؤسسه پژوهشي كودكان دنيا را مطالعه كنيد.

 

  • او بسيار اصرار مي‌كند

بسياري از خردسالان احساسات قوي دارند و مي‌توانند نظر خود را ابراز كنند. بعضي وقت‌ها آن قدر اصرار مي‌كنند كه پدر و مادر به راستي كلافه مي‌شوند.

–  تلاش كنيد آرام باشيد،

–  در برابر بعضي از خواسته‌هاي كودكان قاطع باشيد،

–  ثبات رفتاري خود را حفظ كنيد،

–  اگر خواسته‌ي آن‌ها منطقي است و اجراي آن امكان‌پذير است، حتماً آن را انجام دهيد،

–  به دلايلي كه كودك‌تان‌ درباره‌ي تصميم شما مي‌گويد و فكر مي‌كند گوش كنيد.

–  هم چنین به او بیاموزید ديگران نيز خواسته‌هاي خود را دارند كه بايد به آن‌ها نيز توجه كرد.

 

  • او نمي‌خواهد بخوابد

بيش‌تر کودکان فكر مي‌كنند خوابيدن يعني از دست دادن بعضي از تفريح‌ها! به آن‌ها كمك كنيد نگران نباشید.

–  ساعت خواب را به طور دقيق براي او مشخص كنيد،

–  از چند ساعت قبل، از زمان آماده شدن براي خواب کودک را با خبر کنید.

–  شرايط يك خواب خوب را آماده كنيد،

–  لباس او را سبك‌تر كنيد،

–  تلاش كنيد تجربه‌ی به رخت‌خواب رفتن براي او مطبوع باشد و حتي قصه‌اي برايش بخوانيد،

–  خاموشي موقتي را اجرا كنيد،

–  به ياد داشته باشيد كه نياز كودكان به خواب با هم متفاوت است،

–  وقتي از خواب بيدار شد، از فعاليت‌هاي شب‌ قبل خودتان با هيجان چيزي را تعريف نكنيد. چون او فكر مي‌كند خيلي چيزها را از دست داده است.

 

چند سفارش ساده، اما مهم:

–  انتظار نداشته باشيد كه هميشه با كودك خود موافق باشيد. تلاش كنيد نظرهای كودك خود را بفهميد و اجازه دهيد تا جايي كه ممكن است خودش تصميم بگيرد.

–  نوازش كردن و بوسيدن كودك بسيار مهم است.

–  هنگامي كه كودك بدقلق مي‌شود، او را در آغوش بگيريد.

–  فرياد كشيدن و تنبيه كودك مي‌تواند به شكل جدي به او آسيب برساند.

–  بازي برنده- بازنده را فراموش كنيد. يعني تلاش كنيد به كمك هم دنبال راه حل باشيد تا هر دو احساس خوبي داشته باشيد. يعني برنده- برنده بازي كنيد

 

–  محيط را تغيير دهيد، نه كودك را. اگر كودك شما زياد خراب‌كاري مي‌كند، بهتر است كه اشيا گران‌بها يا خطرناك را از دسترس او دور كنيد. و او را به خاطر كنجكاوي ذاتي‌اش تنبيه نكنيد.

–  به پاداش‌ها تكيه نكنيد! هنگامي كه كودكان بزرگ‌تر مي‌شوند قدرت كنترل شما كم‌تر مي‌شود. اگر نمي‌توانيد پاداش‌ها يا تنبيه‌هايي را پيدا كنيد كه مؤثر باشند، بهتر است درباره‌ي آن چه كه درست است براي او توضيح دهيد.

–  احترام،  درك و تفاهم خود را نشان دهيد. اگر اخلاق شما طوري است كه كلمات بي‌ادبانه و خارج از نزاكت يا آسيب زننده مي‌گوييد، فكر كنيد كه اگر اين جمله‌ها را به يك بزرگ‌تر مي‌گفتيد چه مي‌شد!

–  شما مي‌توانيد از رفتار فرزندتان انتقاد كنيد، اما از او به عنوان يك شخص انتقاد نكنيد.

–  كسي نمي‌تواند همه وقت درست‌كار باشد، اما اگر کودک شما زياد بكن نكن بشنود، دچار سردرگمي خواهد شد.

 

با فشار عصبي چه مي‌كنيد؟

شما نمي‌توانيد تنش و فشار عصبي را از زندگي خود به كلي دور كنيد، مگر اين‌كه بعضي از اين نظرهای مفيد را به كار ببريد:

  • حرف بزنيد و گوش كنيد

برقرار كردن ارتباط كليد همه‌ي رابطه‌هاي خوب است. شما چيزي به دست نمي‌آوريد، مگر براي آن‌چه كه احتياج داريد درخواست كنيد. شما احساس خوبي نخواهيد داشت، مگر اين كه درباره‌ي آن چه فكر مي‌كنيد حرف بزنيد.

 

 

  • منظم باشيد

يك فهرست درست كنيد تا چيزها را به خاطر بسپاريد، كارهايي را كه بايد به همراه كودك انجام دهيد، ارتباط‌هايي كه بايد با او داشته باشيد و…

 

  • بعضي از رفتارهاي خود را پيش‌بيني كنيد

روي نقاط احتمالي فشارهاي رواني خود كار كنيد. به احتمال قوي مي‌توانيد پيش‌بيني كنيد كه چه چيزهايي شما را ناراحت مي‌كند و تلاش كنيد آن‌ها را كم‌تر كنيد.

 

  • به خود وقت دهيد

مطمئن شويد كه ساعت‌هايي را به خود اختصاص مي‌دهيد. شما نيز شخص مهمي هستيد. اگر شما واقعاً هفته‌ي سختي داشته‌ايد، به خود قول دهيد كه براي خودتان كارهاي مخصوصي انجام دهيد.

 

  • به آرامش خود توجه كنيد

راه‌هايي را بيابيد كه آرام شويد. تمرين‌هاي بدني، موزيك‌هاي آرام بخش، يك فنجان چاي در جاي ساكت يا هر چيزي كه براي شما مؤثر باشد.

 

  • به خودتان تبريك بگوييد

اگر شما پذيرش چيزهاي سخت و مشكل را پيدا كرده‌ايد، به خودتان آفرين بگوييد. هر اقدام مناسبي را كه به نفع آرامش خود و کودکان‌تان انجام مي‌دهيد، ‌قابل تقدير است.

 

  • اگر مراقب نباشيد، فشارهاي رواني ماندگار هستند.

اگر کودکان ببينند كه شما به خاطر چيزهايي كه درست انجام نمي‌شوند ناراحت و عصباني مي‌شويد، واکنش آن‌ها نيز مشابه كار شما مي‌شود. در حالي كه بايد مانع از تكرار اين چرخه شويد.

  • كمك بگيريد

استفاده از كمك‌هاي ديگران نشانه‌ي ضعف نيست. فكر نكنيد چون شما پدر و مادر هستيد، فقط اين شما هستيد كه قادريد نيازهاي كودك را ببينيد و تأمين كنيد، شما مي‌توانيد به موقع از مشاوران، كارشناسان و افراد آگاه كمك بگيريد

 

  • تا ده بشماريد، و دوباره فكر كنيد

وقتي کودکان شما را عصباني مي‌كنند، تلاش كنيد براي خود كاري دست و پا كنيد تا به كسي آسيب نرسانيد.

–  آرام و عميق نفس بكشيد و تا ده بشماريد.

–  به خود يادآوري كنيد كه شما بزرگ هستيد و مي‌توانيد نمونه‌ی خوبي براي رفتار فرزند خود باشيد.

–  درباره‌ي آن چه صحبت مي‌كنيد فكر كنيد. چه احساسي خواهيد داشت اگر بزرگ‌تر ديگري چنين چيزي به شما بگويد؟

–  براي لحظه‌اي به اتاق ديگري برويد و به اين كه چرا عصباني هستيد فكر كنيد.

–  به همسر يا كسي كه بتوانيد با او صحبت كنيد تلفن بزنيد. ممكن است مشكل آن قدر بد نباشد و شما بتوانيد با شخص آگاه‌تري آن را در ميان بگذاريد.

–  براي تنفس هواي تازه بيرون برويد.

–  چيزي انتخاب كنيد كه به شما احساس خوبي مي‌دهد، نوشيدن يك فنجان چاي در جايي ساكت ، يك حمام داغ يا ديدن مغازه‌ها مي‌تواند به شما آرامش دهد.

–  گاهي شوخی مي‌تواند مفيد باشد. تلاش كنيد اگر مي‌توانيد جنبه‌ي شوخی و خنده‌آور چيزها را ببينيد.

–  اتاق را ترك كنيد و اگر دوست داريد جيغ بكشيد. داد كشيدن بر سر ديوارها بهتر از داد كشيدن بر سر کودکان است.

به خاطر داشته باشيد كه پدر و مادر بودن يكي از مهم‌ترين و با ارزش‌ترين كارهايي است كه مي‌توانيد انجام دهيد.

به عقب برگرديد، بيش‌تر والدين آرزو مي‌كنند كاش ساعت‌هاي بيش‌تري را براي لذت بردن با كودكان خود صرف مي‌كردند و ساعت‌هاي كم‌تري را كار مي‌كردند.

جمله‌هاي ناراحت كننده ممكن است آسيبي به فرزند شما نزنند در صورتي كه اصل رابطه و دوستي خوب باشد. اما اگر زياد عصباني شويد، كودك شما رنج مي‌برد و شما هم احساس خيلي بدي پيدا مي‌كنيد. زماني را صرف اين كنيد كه بدانيد دوست داريد چه‌گونه پدر يا مادري باشيد و وقتي كه احساس كسلي مي‌كنيد چه‌گونه مي‌توانيد بر آن غلبه كنيد؟ اين كار مي‌تواند مهم‌ترين مرحله‌ي پيش‌برد روابط شما و فرزندان‌تان باشد و به كودكان كمك مي‌كند تا رشد كنند و بزرگ‌سالاني شاد باشند.

دیدگاه بگذارید

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.